دانشسرای عشایری
راهنمایان تعلیمات عشایر
این راهنمایان شب و روز نداشتند. تعطیلات عید و عزا و تابستان و زمستان نمی شناختند. پیوسته در سفر بودند. دبستان ها را می دیدند. کودکان را می آزمودند. ارزشیابی می کردند. خلق و خوی آموزگاران را درمی یافتند. به رفتار و رویه ی آنان پی می بردند و گزارش سفرهای خود را به شیراز می آوردند و در دانشسرای عشایری در حضور بهمنبیگی قرائت می کردند.
پس از توفیقهای چشمگیر این راهنمایان فداکار، آنها موظف شدند که هر یک با ماشینی مجهز و رانندهای ماهر، سه هفته از ماه را در حوزههای کاری خود به سر برده و هفته ی چهارم را به شیراز بیایند، گزارشی بدهند و نفسی تازه کنند.