کامیابی مدیریت بهمن بیگی در تعلیمات عشایری
اسحق رزاقی[1]
چکیده
هدف این مقاله بررسی موفقیت تعلیمات عشایری از دیدگاه بهمن بیگی در آثار مکتوب ایشان و تدوین سیستم مدیریتی وی می باشد. در مطالعه حاضر متد مدیریت بهمن بیگی در تعلیمات عشایری به عنوان کارآفرین اجتماعی و فرهنگی مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش بر مبنای نوع داده ها؛ کیفی و بر مبنای روش؛ تحلیل محتوا بوده است. یافته های پژوهش منتج به استخراج مدل سیستم مدیریتی بهمن بیگی براساس عوامل اثرگذار بر موفقیت تعلیمات عشایری شده است.
کلید واژه
محمدبهمن بیگی، تعلیمات عشایری، تفکر سیستمی، راهنمایان تعلیماتی، دانش آموزان.
مقدمه
تفاوت اساسی جوامع در قرن بیستم براساس تعمیم سواد و گسترش تکنولوژی و صنعت بوده است. بصورت خاص در ایران تحصیل سواد در شهرها در آغازین روزهای قرن چهاردهم خورشیدی اتفاق افتاد و عامل مهمی در توسعه بوده است.
جوامع عشایری و روستایی به دلیل شرایط خاص اقلیمی و نوع زندگی از نعمت سواد بی بهره بودند. به دلیل وجود مشکلات در حکومت های مرکزی و اولویت دادن به مراکز شهری از توجه به عشایر کاسته شده بود. محمد بهمن بیگی بنا به شرایط زیستی به این امر مهم پی برد که برای توسعه جامعه عشایری بهترین راه، باسواد کردن فرزندان عشایری می باشد و با تلاش زیاد و مستمر در این راه قدم برداشت و با تاسیس مدرسه های سیار عشایری اقدامات مهمی را در زندگی عشیره ای رقم زد.
پاسخ به پرسش های زیر هدف مقاله است:
الف: عوامل بنیادین موفقیت تعلیمات عشایری از نگاه بهمن بیگی چه بوده است؟
ب: آیا می توان مدل مدیریتی مبنی بر تفکر سیستمی برای آن تعریف کرد؟
روش شناسی تحقیق:
این تحقیق بر مبنای نتیجه؛ کاربردی و بر مبنای نوع داده ها؛ کیفی و بر مبنای روش؛ تحلیل محتوا می باشد.
ابزار جمع آوری داده ها؛ کتابخانه ای شامل فیش تحقیق از اسناد و کتاب های بهمن بیگی بوده است.
از نتایج این تحقیق، کارآفرینان و مدیران سازمان ها می توانند بهره مند شوند.
الف- عوامل موفقیت تعلیمات عشایری از نگاه بهمن بیگی
پانزده عامل در موفقیت تعلیمات عشایری براساس مطالعه آثار مکتوب بهمن بیگی و سایر منابع مکتوب در مورد تعلیمات عشایری به شرح ذیل استخراج شده است.
1- استمرار و تداوم در مدیریت آموزش عشایری
استمرار مدیریت مخصوصاً در کارهایی که نو هستند برای به دست آوردن نتایج مثبت حائز اهمیت است. بهمن بیگی در کتاب «به اجاقت قسم» که مربوط به خاطرات و تجربیات آموزشی او از تعلیمات عشایری است می نویسد:
«یکی از نخستین علل توفیق آموزش عشایر استمرار و تداوم آن بوده است. استمرار و تداوم شرط اساسی توفیق در هر امری است. آموزش عشایر از این مزیت عظیم سود برده است» (بهمن بیگی؛ A1388: 113)
نادری دره شوری معتقد است: «یکی دیگر از موهبت هایی که تعلیمات عشایر بر خود دیده، حضور و مدیریت مستمر شخص بهمن بیگی بوده است.» (نادری دره شوری؛ 1393: 124)
تجارب این مدت طولانی و استفاده از آن ها برای بهبود روش ها از علل موفقیت تعلیمات عشایری بوده است.
2- عشق
بهمن بیگی می نویسد: «از فوت و فن ساحرانه ای برخوردار نبوده ام. سرچشمه همه این توفیق ها جز عشق، عشق به مردم، عشق به کار و عشق به تعلیم و تربیت چیز دیگری نبوده است.» (بهمن بیگی، A1388: 112)
«القای شور و اشتیاق و ایمان از وظایف حتمی و واجب یک دستگاه تربیتی است.» (همان: 129)
کاوی در کتاب «هفت عادت مردمان موثر» می گوید:
«با ایثار بی قید و شرط عشق، دیگران را یاری می کنیم... تا به احساس امنیت باطنی دست یابند... با قوانین حیات درهم آمیزند و والاترین سطوح درون را کشف کنند.» (کاوی، 1391: 222)
«آموزش عشایر به نیروی عشق تکیه داشت و به تعالیم خشک و بی روح اکتفا نمی کرد.» (بهمن بیگی، A1388: 129)
«او به دنبال جوانان عاشق خدمت می گشت» (یوسفی، 1390: 59)
3- بنای آموزش عشایر بر مبنای محبت بود.
«این سازمان به یک خانواده گرم و پرمهر شباهت داشت. شبیه یک اداره نبود. فروغ مهر و محبت همه زوایا را روشن کرده بود.» (بهمن بیگی، A1388: 121)
«پیروزی به مفهوم موفقیت در ارتباط متقابل و موثری است که برای همکان سودمند باشد.» (کاوی، 1390، 243) و این سودمندی دو طرفه یعنی ابراز محبت برای به دست آوردن پیروزی ها «کارش و هدفش بر پایه اخلاق محوری و محبت و عدالت بود.» (یوسفی، 1394: 55)
4-انتخاب آموزگاران، راهنمایان و مدیران دلسوز و کاردان
«یکی از عوامل و ارکان ارتقا این دستگاه مقدس آموزشی وجود همکاران حمیم و همدل بهمن بیگی بود.» (نوروز چگنی، 1396: 151)
«رهبران سازمان افرادی بسیار تعیین کننده و موثرند، با تصمیماتی که می گیرند، انتخاب هایی که می کنند انتصاباتی که صورت می دهند، فرهنگی که می سازند.» (ابوالعلائی، 1396: 13)
بعضی از مدیران موفق معتقد هستند که ابتدا افراد مستعد و شایسته را انتخاب و استخدام کنید و سپس به انتخاب اهداف و طراحی استراتژی بپردازید که این امر در تعلیمات عشایر به صورت مستمر در گزینش معلمان و راهنمایان تعلیماتی و سایر مدیران ارشد سازمانی صورت می گرفت. در کتاب «مدیر کل افسانه ای» از زبان یکی از آموزگاران تعلیمات عشایری می خوانیم: «در این پیشرفت عظیم، سیستم و کادر اداری هم نقش موثری داشتند. اعضا کادر اداری خود از میان معلمین عشایری انتخاب شده بودند و با تمام مسائل و مشکلات معلمین و مدارس آشنا بودند.» (یوسفی، 1385: 171)
بهمن بیگی «روشنفکری عمل گرا و متعهد بود که راهی متفاوت با هم نسلان خود پیمود.» (یوسفی، 1390: 198)
5-مراقبت
«رها کردن آموزگار به حال خود و اکتفا به بخش نامه ها و آیین نامه ها از مهم ترین اشتباهات دستگاه های آموزشی است. آموزش عشایر نه فقط در انتخاب داوطلب و تربیت او مو را از ماست می کشید. بلکه مراقب های بعدی او در حین انجام کار بود که به این برنامه قوت و قدرت می بخشید.» (بهمن بیگی، A1388: 114)
نادری می نویسد: «کار و تدریس معلیمن مورد نظارت دقیق و مستمر قرار می گرفت.» (نادری دره شوری، 1393: 119)
اگر بپذیریم «رفتار تابع پیامدهای خود می باشد. بنابراین، رفتاری که پیامدهای خوشایند دارد به احتمال بیشتری در آینده تکرار خواهد شد و اگر پیامدها دلپذیر نباشد به احتمال کمتری تکرار می شود. این همان تئوری «تقویت» در مدیریت است. (مورهد/ گریفین، 1392: 151)
مراقبت در تعلیمات عشایری معادل نظام "بهسازی و نگهداری" منابع انسانی در نظریه های مدرن بوده است.
بهمن بیگی «مراقبت های حین کار را هرگز فراموش نکرد» (برفروشان و همکاران،1391: 146)
6-برگزاری اردوهای تعلیماتی
با برگزاری اردوهای تعلیماتی «معلمان و محصلان... از ابتکارها و نوآوری های یکدیگر سود می بردند.» (بهمن بیگی، A1388: 120)
برگزاری اردوها به صورت مستمر و سالانه در محل های متفاوت جغرافیای تعلیمات عشایری خود نوآوری و خلاقیت بود که باعث تشویق و ایجاد رقابت در بین دانش آموزان، آموزگاران و راهنمایان تعلیماتی می گردید.
«حسن های فراوان اطفال را می ستودند، عیب های اندکشان را می گرفتند. نوآوری و ریزه کاری ها را یادداشت می کردند و به همه آموزگاران هم می سپردند که یادداشت کنند.» (همان: 244)
«اردوهای تعلیماتی نقش بسیار اثرگذاری در پیشرفت تحصیلی و افزایش تجربه معلمین عشایری و تقویت روحیه شاد در آنان ایفا می کرد. محل تبادل و کسب تجربه برای معلیمن، دانش آموزان مدارس عشایر و شاگردان دانشسرا بود و پیام آور صلح، آرامش و دوستی بود.» (نادری دره شوری، 1393: 123) یوسفی در کتاب «مدیر افسانه ای» می نویسد : «دانش آموزان هر معلم جداگانه مورد آزمون قرار می گرفتند. تمامی معلمان در سالن سیار حضور و بر کار یکدیگر نظارت و اشراف داشتند.» (یوسفی، 1385: 60)
بهمن بیگی در مصاحبه ای که با خبرنگار روزنامه جام جم داشتند می گوید:
«از معلمان شایسته راه و روش کارشان را می آموختیم و به آن هایی که نیاز داشتند یاد می دادم.» (برفروشان و همکاران، 1391: 140)
7-پرهیز از مدرک گرایی
سواد و علم و معرفت نزد بهمن بیگی با اهمیت تر از تصدیق بود. لذا شالوده فرهنگ را با مدرک گرایی آلوده نساخت. نگاه بهمن بیگی به مدرک بدون پشتوانه در کتاب «بخارای من ایل من» چنین بیان شده است: «باید از اشتباهات گذشته آموزش و پرورش کشور درس عبرت بگیریم و حالا که نوبت ماست به جای گواهی نامه و تصدیق به سوی فضل و کمال روی آوریم.» (بهمن بیگی، C1388: 302)
کالین پاول می گوید: «متاسفانه در اغلب موارد ما جذب رزومه های مفصل و مدارک دانشگاهی داوطلبان استخدام می شویم.» (ابوالعلائی، 1396: 126)
ترویج فرهنگ یادگیری و آموختن پیوسته راز موفقیت است.
«ایشان کتابخانه و کتابخوانی را از خورد و خوراک واجب تر می دانست و دائم به معلمان خود توصیه می کرد کتاب بخوانند.» (نادری دره شوری، 1393: 241)
8-فرصت سازی
استفاده از فرصت های به وجود آمده در بازدیدها و جلسات اداری و یا در حین برگزاری اردوهای تعلیماتی برای بهمن بیگی غنیمتی بود که مسائل مربوط به تعلیمات عشایری را به نحو مطلوب مطرح نماید و نسبت به حل مشکلات اقدام نماید. «فرصت سازی» و «فرصت شناسی» از توانایی های بهمن بیگی بود که برای پیشبرد اهداف سازمانی مورد استفاده قرار می گرفت.
«او در کمین فرصت ها بود که بهترین آن را به نفع فرزندان عشایری صید نماید.» (نورزی چگنی، 1396: 107)
«از فرصت ها خیلی خوب استفاده کردم .» (برفروشان و همکاران، 1391: 146)
استفاده نیکو و به موقع از فرصت های پیش آمده از عوامل موفقیت تعلیمات عشایر بود.
9-انتخاب آموزگاران از جوانان عشایری
زندگی سیار عشایری بنا به ضرورت «زندگی عشیره ای» موجب شده بود که شهری های باسواد نتوانند به عنوان آموزگار در ایل موفقیت به دست آورند. بهمن بیگی به موقع این مساله را دریافت و نسبت به جذب باسوادان عشایری اقدام نمود و پس از تاسیس دانشسرای عشایری به پرورش جوانان ایلی اقدام نمود و به عنوان آموزگار جوانان را راهی ایلات کرد. بهمن بیگی در کتاب «به اجاقت قسم» می گوید: « انتخاب آموزگاران از میان جوانان عشایری یکی از بزرگترین دلایل موفقیت ما بود» (بهمن بیگی، A1388: 118)
«غیر ایلی نمی توانست با شرایط دشوار زندگی ایلی سازگار باشد.» (همان: 117)
معلم عشیره ای باید از «عهده اقامت در محل زندگی دانش آموزان برآید.» (همان: 24)، دشواری زندگی با ایل چنان بود که «کار یکی دو نفر از معلمان به نیمه دیوانگی رسید.» (همان: 25)
«معلم شهری به زور به روستا و ایل می رود و با اشتیاق به شهر بازمی گردد.» (همان:24)
بهمن بیگی با طنزی فاخر می نویسد: «من با چشم بینای اندیشه دریافتم که شهریارها و شهرام ها و شهرزادها از عهده اقامت و خدمت در ایل بر نمی آیند و به جای آنان کهزادها و کهیارها را به آموزگاری برگزیدم.» (بهمن بیگی، D1388: 179-180)
«کارکنان از بین عشایر با دو ویژگی نیازمندی و کارایی انتخاب می شدند. معمولاً اکثریت آن ها پرکار، دلسوز و وظیفه شناس بار می آمدند.» (یوسفی، 1394: 34)
10-تشویق
در مکتب بهمن بیگی تشویق چنان بود که عدم تشویق تنبیه محسوب می شد.
«معلم فعال، مورد تشویق و قدردانی گفتاری و عملی قرار می گرفت.» (نادره دره شوری، 1393: 119)
تشویق به موقع از ویژگی های مدیریتی بهمن بیگی بود که در حضور دیگران انجام می گرفت. «تشویق و تنبیه در کنار هم اعمال می شد و تشویق در حد عالی و تنبیه در حد ضرورت و اخطار.» (پردل، 1393: 42)
بهمن بیگی دانش آموزان را تشویق می کرد که به معلمان پرکار نامه های سپاس بنویسند و خود در سخنرانی هایش آنان را مورد قدردانی و ستایش قرار می داد.
«بخشی از رمز موفقیت معلمین، به این تشویق ها بستگی داشت.» (نادریان، 1391: ؟)
«از آنان کار عالی می خواست، تملق و چاپلوسی و تعارف نمی خواست. این کارها در اندیشه و رفتارش جایی نداشتند.» (رزمجویی، 1389: 113)
11-بازدیدهای مستمر از مدارس سیار عشایری
حضور مستمر راهنمایان تعلیماتی و شخص بهمن بیگی در مدارس سیار عشایری و انجام آزمون های تعریف شده از دانش آموزان و کنترل حضور و فعالیت های کلاسی آموزگاران عامل اساسی در پیشرفت درسی دانش آموزان بود. بهمن بیگی حسن ها را می ستود و عیب ها را می گرفت و گزارش سفرهایش را در دانشسرای عشایری می خواند که این امر باعث ایجاد شور در شنوندگان می شد. «همین که از کارهای شهر خسته می شدم به کوه و بیابان می رفتم و جانم را با دیدار دبستان ها و آزمایش بچه ها تره و تازه می کردم.» (بهمن بیگی، B1388: 121)
ساده بودن سازمان عشایری باعث چابکی آن بود. سلسله مراتب زیاد نبود. تغییرات سریع بود. تصمیمات سریع صورت می گرفت. به دلیل ساده بودن سازمان عشایری بود که بهمن بیگی می توانست راساً با دانش آموزان و آموزگاران در تماس باشد و خلاقیت ها را دریافت نماید.
12-پرهیز از دفتر سالاری
مدیران هوشمند و خلاق از پیچیده کردن سازمان ها پرهیز دارند. یکی از علل و عوامل موثر در توفیق ما این بوده است که از پشت میز نشینی گریزان بوده ایم و از میز پرهیز کرده ایم.» (بهمن بیگی، A1388: 247)
«من از همان آغاز کارم... از پشت میز نشینی بیزار بودم، و دفتر سالاری را آفت سهمگین اجتماعی مملکت می دانستم.» (همان: 238-239)
«از تاسیس ادارات آموزشی عشایر در مراکز استان ها خودداری کردم و انجام کارها را به راهنمایان زحمت کش و تربیت یافته عشایری سپردم.» (همان: 241)
در تعلیمات عشایری کتابخانه و سینما هم به صورت سیار منطبق با زندگی ایلی اجرا می شد.
13-سازگار بودن با شرایط
بهمن بیگی برای رسیدن به هدف خود که همانا باسواد کردن فرزندان عشایری بود، آموزش را با زندگی ایلی سازگار نمود و خود نیز با شرایط سازگار شد.
«شکی نیست که سازگار بوده ام ولی معتقدم که سازشکار نبوده ام.» (بهمن بیگی، A1388: 267)
در کتاب«قصه آفتاب» می خوانیم: «از جمله مهمترین علل توفیق در کار مدارس عشایری این است که روش کار با احتیاجات و مقتضیات زندگی قبایل تطبیق داده شده بود.» (یوسفی، 1390: 30)
«با راهنمایی و گرهگشایی اندیشه بود که از بنای اطاق های گران دست کشیدم و به چادرهای ارزان، به سایه درختان، به سنگ چین ها و به اتاقک های گلی قناعت کردم.» (بهمن بیگی، D1388: 180)
«فصول تدریس و آزمون را متناسب با زندگی ایلی تغییر می داد و سازماندهی می کرد. مدارس چند پایه را به یک معلم می سپرد.» (اکبری، 1391: 70)
14-مقاومت در مقابل تمایلات و اعتراض مخالفان
«مقاومت در مقابل تمایلات و اغراض زورمندان دولتی و محلی یکی از دلایل موثر موفقیت ما بود. سازمانی می تواند پا برجا بماند که از حب و بغض های گوناگون نهراسد و دلیرانه مقاومت کند. در طول مدت مدید خدمتم، حتی یکبار هم از اصول صحیح عدالت عدول نکرده ام و از احدی تاثیری انحرافی نپذیرفته ام.» (بهمن بیگی، A1388: 116)
پایبندی به اصول درست سازمانی و لحاظ نمودن اهداف سازمان مستلزم داشتن روحیه سالم و اعمال قدرت است که در بهمن بیگی بود. برخورد حاکمان قدرت با بهمن بیگی گواه این مدعاست. از جمله سفارش نخست وزیر وقت در دیدارش از استان فارس به بهمن بیگی و متقاعد شدن ایشان برای عدول از رفتار غیرقانونی خود پس از واکنش های منطقی بهمن بیگی.
15-توجه به روحیه و نشاط اطفال و ایجاد اعتماد به نفس
دستور اکید بهمن بیگی به راهنمایان تعلیماتی بود: «پیش از اوضاع و احوال درسی در خصوص نشاط و روحیه اطفال گزارش دهند.» (بهمن بیگی، A1388: 230)
استاندار وقت فارس – عباسعلی منیعی- نامه ای به بهمن بیگی می نویسد و در آن به وضعیت روحی و اعتماد به نفس کودکان اشاره دارد:
«پرورش فکری و روحی این اطفال، بسیار ارزنده است. آن روحیه ترس، عدم اعتماد به خود، حجب بی مورد که در اکثر کودکان دیده می شود، در اثر تعلیمات معلمین، رخت بر بسته و به جای آن، اعتماد به نفس و ادب جانشین شده است و شکی نیست این روحیات در سازندگی اجتماع آینده، اثر قطعی خواهد داشت.» (همان: 249)
بهمن بیگی با طنزی بسیار فاخر می نویسد: «مهر استاد به ز مهر پدر» (بهمن بیگی، D1388: 212)
سفارش بهمن بیگی به آموزگاران این بود که به گوهر شجاعت بچه ها لطمه نزنید. از نظم قبرستانی بپرهیزید. بچه ها را آزاد بگذارید. طلای شهامت را با سیم سواد مبادله نکنید.
بهمن بیگی در کتاب «طلای شهامت» عالی ترین و محترم ترین صفت آدمی را شهامت می داند. خوشبخت ترین مردم را شجاع ترین آن ها می داند و شهامت را می ستاید. (بهمن بیگی،D1388: 206)
ب- ارائه الگوی تفکر سیستمی برای مدیریت بهمن بیگی
پیش از تعریف نگرش سیستمی به تعریف سیستم از نگاه «پیتر سنگه» می پردازیم:
«به هر چیزی گفته می شود که کلیتش در گرو ارتباطات متقابل و تعامل رو به گسترش اجزا خود است.» (پرهیزگار، 1395: 3)
«نگرش سیستمی چارچوب مبتنی بر تجزیه و تحلیل و ترکیب اجزای یک سیستم برای شناخت کلیت یک سیستم است. نگرش سیستمی رویکردی تجزیه ای و ترکیبی در مورد مسائل سیستم دارد.» (همان: 8)
با عنایت به اینکه قصد تحلیل آموزش عشایری را براساس نظریه مدیریت سیستمی داریم. لذا ورودی ها، خروجی ها، فرآیندها و بازخوردهای تعلیمات عشایری را براساس مصادیق عملیاتی و عوامل بنیادین اثرگذار بر موفقیت آن به صورت مدل زیر تعریف می نماییم. (مدل محقق ساخته)
مدل 1. تفکر سیستمی آموزش عشایر
1-ورودی های سیستم تعلیمات عشایری
اصلی ترین ورودی در سیستم تعلیمات عشایری، دانش آموزان و آموزگاران می باشند که ویژگی های کیفی آن ها را می توان به شرح ذیل بررسی نمود.
«انتخاب دانش آموزان براساس استعدادهای ذاتی و از طریق مصاحبه و سهمیه طایفه صورت می گرفت.
از عموم داوطلب ها آزمون کتبی مفصلی به عمل می آمد و آنگاه با قبول شدگان فرد به فرد مصاحبه می شد. هدف انتخاب مستعدترین بود. (اکبری، 1391: 100)
نظر دکتر «Louis Beck» در مورد پذیرش دانش آموزان دبیرستان عشایری: «این دبیرستان دانش آموزان بسیار موفق را می پذیرفت و ورود به آن بسیار رقابت آمیز بود.» (همان: 18)
2-فرآیند سیستم تعلیمات عشایری
فرآیندهای زیر را می توان به عنوان نمونه نام برد.
· استمرار مدیریت
· آموزش بر مبنای عشق و محبت.
· انتخاب مدیران و آموزگاران دلسوز.
· پرهیز از مدرک گرایی و دفتر سالاری.
· تشویق
· انتخاب آموزگاران و راهنمایان تعلیماتی از جوانان عشایری.
انتخاب مدیر منضبط به عنوان رئیس دبیرستان و استفاده از مربیانی که دانش لازم را داشته باشند طبیعی بود. اما تنها به این اتکا نمی شد، آراستگی ظاهری، قدرت بیان و توان انتقال مطلب از معیارهای اساسی انتخاب دبیران بود.
تدریس گلستان اجباری بود. هر شب تعدادی از مربیان و کادر آموزشی دبیرستان تا پایان وقت می ماندند تا نظارت و رفع اشکال کنند. دبیرستان دارای بهترین آزمایشگاه های زبان انگلیسی، فیزیک و شیمی و زیست شناسی بود. انضباط بر فرآیند تدریس حاکم بود.
3-بازخوردهای سیستم تعلیمات عشایری
نتایج مطالعه مدارس موجود کشور در سال 1356 توسط موسسه تحقیقات روانشناسی دانشگاه تهران به صورت جداول ذیل ارائه شده است.
مواد امتحانات درسی
|
اول
|
دوم
|
سوم
|
چهارم
|
پنجم
|
ریاضی
|
عشایری
|
ممتاز
|
سپاهی
|
شهری و روستایی
|
|
علوم تجربی
|
عشایری
|
ممتاز
|
شهری و روستایی و سپاهی
|
|
|
علوم اجتماعی
|
عشایری
|
ممتاز
|
سپاهی
|
شهری و روستایی
|
|
املاء
|
ممتاز
|
شهری و عشایری
|
سپاهی
|
روستایی
|
|
انشاء
|
ممتاز و عشایری
|
شهری و سپاهی
|
روستایی
|
|
|
معدل مواد بالا
|
ممتاز و عشایری
|
سپاهی
|
شهری و روستایی
|
|
|
معدل قبولی پایه چهارم
|
ممتاز
|
عشایری
|
شهری
|
سپاهی
|
روستایی
|
امتحانات درسی
(یوسفی، 1385: 170)
امتیاز دانش آموزان مدارس پنج گانه شهری،سپاهی، روستایی، عشایری و ممتاز که توسط دانشگاه تهران زیر نظر «دکتر نصفت» انجام گرفت در جدول شماره 4 از کتاب «دانشسرای عشایری از طلوع تا غروب» بیان شده است: (یوسفی، 1390: 168)
جدول 4. فهرست رتبه امتیاز دانش آموزان مدارس پنج گانه در مواد مختلف آزمایش پیشرفت تحصیلی
مواد آزمایش
|
اول
|
دوم
|
سوم
|
چهارم
|
پنجم
|
فارسی
|
ممتاز و عشایری
|
شهری
|
سپاهی و روستایی
|
-
|
-
|
ریاضی
|
ممتاز و عشایری
|
شهری
|
روستایی
|
سپاهی
|
-
|
علوم تجربی
|
ممتاز و عشایری
|
شهری
|
روستایی
|
-
|
-
|
علوم اجتماعی
|
ممتاز
|
عشایری
|
شهری
|
روستایی
|
سپاهی
|
تعلیمات دینی
|
عشایری
|
شهری و سپاهی
|
ممتاز و روستایی
|
-
|
-
|
معدل مواد بالا
|
ممتاز و عشایری
|
شهری
|
روستایی
|
-
|
-
|
املاء
|
ممتاز
|
عشایری
|
شهری
|
روستایی
|
سپاهی
|
با توجه به گزارش نتایج تحقیقات به عنوان بازخورد سیستم می توان گفت: «نظام پایش در تعلیمات عشایری نوآورانه بود و فرآیند نظارت به چرخه ای رقابتی و خود کنترلی تبدیل شده بود.» (اکبری، 1391: 165)
4-خروجی سیستم تعلیمات عشایری
اصلی ترین خروجی این سیستم فرهیختگان دبیرستان عشایری و آموزگاران دانشسرای عشایری بودهاند که «98 درصد از دانش آموزان دبیرستان به دانشگاه های کشور راه یافتند.» (نادری دره شوری، 1393: 239)
خاطره حمزه رزمجویی یکی از راهنمایان بسیار موفق تعلیمات عشایری از بازدید مقامات از مدارس عشایری بیانگر کیفیت بالای آموزش ها بود. وقتی که خبرنگار می پرسد. چرا برنامه درسی کلاس چهارم ابتدایی تا حد ششم رسیده است؟ عرض کردم: تصمیم داریم اگر خدا بخواهد در بین دانش آموزان امیرکبیرها به وجود آید. (همان: 229)
موسسه کیهان در سال 1344 دفترچه ای به زبان انگلیسی درباره فعالیت آموزشی عشایری منتشر کرد و نوشت:
«چادرهای سفید نماد یک تلاش موفق است که توسط یکی از خود افراد عشایر برای ایجاد امکانات مدارس ابتدایی بر مبنای ثابت و سیار برای بی سوادان عشایر انجام شده است.» (بابادی، 1391: 350)
«آلبرت ممی» از کارکنان گروه صلح آمریکا آموزش عشایری را «مهیج ترین تجربه موفق آموزش در تاریخ ایران نو» نامید. «کلارس هندرشات» تعلیمات عشایری را «یک معجزه ای که نتیجه رویا و طرح ریزی یک مرد می باشد.» می داند. (سهرابی، 1387: 207-208)
«دانش آموزان دبیرستان عشایری بدون استثناء دبیرستان را با موفقیت و نمرات بالا پشت سر می گذاشتند و اغلب در همان مرحله اول در دانشگاه های سراسری پذیرفته می شدند.»
جدول 4-2 نتایج دانش آموزان سال آخر دبیرستان عشایری
سال تحصیلی
|
تعداد دانش آموزان دیپلم
|
تعداد قبولی در خرداد ماه
|
تعداد قبولی در دانشگاه
|
درصد قبولی در دانشگاه
|
52-51
|
36
|
36
|
34
|
94%
|
53-52
|
64
|
64
|
58
|
90.6%
|
54-53
|
52
|
52
|
50
|
96
|
55-54
|
88
|
88
|
88
|
100
|
56-55
|
85
|
85
|
84
|
98
|
57-56
|
79
|
79
|
70
|
88.6%
|
(همان: 102)
«اعتبار و آوازه این دبیرستان چنان بود که اکثر شخصیت ها و متنفذان استان به دنبال آن بودند که فرزندانشان در این دبیرستان آموزش ببیند.» (همان: 103)
محیط
«محیط عمومی در برگیرنده کلیه عواملی است که بر عملکرد سیستم تاثیر غیرمستقیم می گذارند، مانند عوامل سیاسی، اجتماعی، تجاری، فرهنگی» (پرهیزگار، 1395: 7)
سازمان ها برای بقا ادامه حیات خود با محیط شان در تعامل هستند که در این مقاله به ده مورد از عوامل محیطی اثرگذار بر تعلیمات عشایری اشاره شده است.
عوامل محیطی اثرگذار بر تعلیمات عشایری
یافته پژوهش
براساس عوامل درون سازمانی و عوامل محیطی اثرگذار می توان سیستم مدیریتی تعلیمات عشایری را (محقق ساخته) به عنوان یک مدل تعریف نمود.
مدل محقق ساخته سیستم تعلیمات عشایری
پیشنهادهای برآمده از پژوهش
1. برای جذب و انتخاب ورودی های سیستم که شامل مدیران و دانش آموزان و آموزگاران می باشد، الگوهای هدفمند، متناسب و سازگار تعریف شود و براساس این الگوها عمل گردد و نتایج بصورت مداوم پایش شود.
2. فرآیندهای سیستم متناسب و قابل انطباق با ماموریت سازمان تعریف گردد و نظارت مستمر بر کیفیت فرآیندها صورت گیرد.
3. خروجی های سازمان توسط ممیزان خارج از سیستم و ممیزان داخلی بصورت دائم کنترل و ارزیابی شوند تا بتوان عملکرد فرآیندهای سازمان را بهبود بخشید.
4. برای اخذ بازخوردهای مناسب سیستم از ابزارهای متناسب با آن استفاده کرد و با تعریف فرآیندهایی سیستم را ارزیابی نمود.
پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی
با توجه به آثار منتشر شده در مورد تعلیمات عشایر بصورت کتاب، فیلم، سخنرانی، مصاحبه و سایر مستندات دیداری و شنیداری و همچنین کتاب های بهمن بیگی بعنوان مستندات دست اول پیشنهادات ذیل برای انجام تحقیقات آتی مدنظر قرار گیرد:
1. مدل هایی برای راهبرد سازمان ها مخصوصاً سازمان های آموزشی تدوین شود.
2. تحلیل جامع در ابعاد مختلف علل موفقیت تعلیمات عشایری مخصوصاً در بعد مدیریتی انجام گیرد.
3. استخراج مدل عملیاتی از عملکرد بهمن بیگی در مدیریت تعلیمات عشایر بعمل آید.
4. سبک مدیریتی بهمن بیگی بعنوان مدل موفق مدیریت مدرن ایرانی در مراکز آموزشی کشور معرفی شود.
5. فیلم و سریال از زندگی مدیریتی بهمن بیگی برای آموزش در سازمان های تربیتی و آموزشی تدوین گردد.
منابع و ماخذ
1. ابوالعلایی، بهزاد (1396)؛ فرمول رهبری؛ تهران؛ سازمان مدیریت صنعتی؛ چاپ دوم.
2. اکبری، علی (1391) ؛ مکتب بهمن بیگی؛ تهران ؛ ناشر ویژه نگار ؛ چاپ اول.
3. بابادی، ابراهیم (1391)؛ تخته سیاه تفنگم، گچ سفید قشنگم، شیراز، تخت جمشید، چاپ اول.
4. برفروشان، کرامت و همکاران (1391)؛ سوگ سیمرغ؛ شیراز؛ نشر همارا؛ چاپ اول.
5. بهمن بیگی، محمد (B1388)؛ اگر قره قاج نبود؛ شیراز؛ انتشارات نوید شیراز؛ جلد 4؛ چاپ اول ناشر.
6. بهمن بیگی، محمد (C1388)؛ بخارای من ایل من؛ شیراز؛ انتشارات نوید شیراز؛ جلد 3؛ چاپ اول ناشر.
7. بهمن بیگی، محمد (A1388)؛ به اجاقت قسم؛ شیراز؛ انتشارات نوید شیراز؛ جلد 5؛ چاپ اول ناشر.
8. بهمن بیگی، محمد (D1388)؛ طلای شهامت؛ شیراز؛ انتشارات نوید شیراز؛ جلد 1 و 2؛ چاپ اول ناشر.
9. پردل، رحیم (1393)؛ یار مهربان؛ اصفهان؛ نشر نوشیکا؛ چاپ اول.
10. پرهیزگار، محمدمهدی، روح اله حسینی(1395)؛ تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم ها و روش ها؛ تهران؛ مرکز چاپ و توزیع دانشگاه پیام نور؛ چاپ ششم.
11. سهرابی، علی (1387)؛ آموزش و پرورش در عشایر ایران؛ شیراز؛ انتشارات نوید شیراز؛ چاپ اول.
12. رزمجویی، محمدکرم (1389)؛ نخستین آموزگار ایل؛ تهران؛ نشر کیان؛ چاپ اول.
13. رضوانی، حمیدرضا (1392)؛ روش تحقیق در مدیریت؛ تهران؛ موسسه کتاب مهربان نشر؛ چاپ سوم.
14. کاوی، استفان (1391)؛ هفت عادت مردمان موثر؛ ترجمه محمدرضا آل یاسین؛ تهران؛ انتشارات هامون؛ چاپ بیستم.
15. مورهد، گریفین (1392)؛ رفتار سازمانی؛ ترجمه سیدمهدی الوانی و غلامرضا معمارزاده؛ تهران؛انتشارات مروارید، چاپ بیستم.
16. نادری دره شوری، مراد حاصل (1393)؛ رمز توفیق؛ شیراز؛ انتشارت همارا؛ چاپ اول.
17. نادریان، غلامحسن (1391)؛ بابا نان داد؛ شیراز؛ انتشارات نادریان؛ چاپ اول.
18. نوروزی چگنی، جهانبخش (1396)؛ احوال شریف؟؛ تهران؛ انتشارات آوین نگار؛ چاپ اول.
19. یوسفی، امراله (1390)؛ سواد عصای پیریست؛ شیراز؛ نشر همارا؛ چاپ اول.
20. یوسفی، امراله (1390)؛ قصه آفتاب؛ شیراز؛ انتشارات قشقایی؛ چاپ دوم.
21. یوسفی، امراله (1394)؛ محمد بهمن بیگی اسطوره مدیریت؛ شیراز؛ انتشارات قشقایی؛ چاپ اول.
22. یوسفی، امراله (1385)؛ مدیر کل افسانه ای؛شیراز؛ انتشارات قشقایی؛ چاپ سوم.
[1] - استاد دانشگاه زنجان